این یه متنه از نظر شخصیت های هری پاتر در مورد مستند هایی که در مورد شیطانی بودن هری پاتر ساخته شده
__________________________________________________________

هری پاتر : نمیدونم چرا اون مستند رو ساختن و چرا اصرار داشتن که من یه شیطان روانی خطرناکم ! ولی باز جای شکرش باقیه که تو اون فیلم منو پسر ولده مورت معرفی نکردن!

هرمیون گرنجر : فکر نمیکردم مشنگ ها بتونن جای ریتا اسکیتر رو تو گفتن اراجیف درباره هری به این خوبی پر کنن!

رون ویزلی : هری ، اونا واقعا فکر میکنن تو با نیروهای تاریکی همدستی؟! خیلی مسخره ست....

آلبوس دامبلدور : تا زمانی که هنوز عکسم توی شکلات های قورباغه ای هست از هیچ چیز باکی ندارم !
اما در مورد هری....اینکه به طور ناگهانی هری تصمیمش رو عوض کرده و عضو نیروهای تاریکی و در حقیقت خطرناک ترین اونها شده همون قدر ممکنه که من یک موجود دم انفجاری خزنده باشم !

مینروا مک گوناگال : چطور جرات کردن از هاگوارتز مستند بسازن و این دروغ ها رو تحویل مردم بدن؟!

سیریوس بلک : اصلا به حرفاشون اهمیت نده....اونا یه مشت مشنگ نفهمن ! شاید هم نقشه ای دارن...باید خیلی مواظب خودت باشی هری....در اولین فرصت برام نامه بنویس...

هاگرید :اه....دیگه شورش رو درآوردن...اونا..اونا..هری اونا همینو میخوان..میخوان تو رو عصبانی و ناراحت کنن...پس نذار به هدفشون برسن...حالا بیا یکم از این بیسکویت ها بخور...نترس.. خیلی مونده نیست!

سوروس اسنیپ : واقعا که رقت انگیزه ! پاتر اونقدرها هم که اینا بزرگش کردن وحشتناک و ترسناک نیست ! من مدت زیادی فرصت داشتم که ذهنش رو بخونم...اون ترجیح میده به جای له کردن یه مورچه بیگناه زیر پاش یه هفته تو دفتر من بازداشت بشه!

لرد ولده مورت : ها ها ها .....عجب مشنگ های باهوش و بامزه ای...احساس میکنم دیگه تمایلی برای کشتن ناگهانی مشنگ ها ندارم!! یه فکر بهتر دارم..اول حرفاشونو میشنوم و حسابی میخندم بعد میکشمشون...اما اعتراف میکنم که کمی هم ناراحت شدم ناسلامتی من یه عمر کشت و کشتار کردم و مردم رو در به در کردم و خانواده های زیادی رو بدبخت کردم حالا هری پاتر دست و پا چلفتی رو به عنوان خبیس ترین و پلیدترین جادوگر معرفی میکنن؟؟؟!!!

لوسیوس مالفوی : هر چی از اون بچه پرو بد بگن حقشه...من که فقط تو یه صحنه از مستند بودم و ازم به خوبی یاد شد بنابراین در اولین فرصت هدایای ناقابلی برای گروه سازنده میفرستم !

دراکو مالفوی : حق با پدرمه هر چی از پاتر بگیم بازم کم گفتیم....یادم باشه به پدرم بگم کمک های مالیشو به گروه سازنده افزایش بده چون توی یه صحنه از مستند که پاتر با نامردی از زیر شنل نامرئی به من گل و برف پرت کرد گوینده مستند حق رو به من دادن و ازم طرفداری کرد...وقتی دیدم اونا منو درک میکنن که چقدر مورد اذیت و آزار پاتر قرار گرفتم خیلی خوشحال شدم اما تازه این یه موردش بود!

مالی ویزلی : آه... هری عزیزم..از اون وقت که اون برنامه احمقانه رو دیدی خیلی لاغر و رنگ پریده شدی.....بیا پسرم از این کلوچه های شکلاتی عسلی و یه لیوان آب کدو حلوایی خنک بخور که حالت جا بیاد!

آرتور ویزلی : چقدر از مشنگ ها طرفداری کردم...بخاطر طرفداری از اونا تهدید ها و خصومت های بعضی از همکارام که از مشنگا بدشون میومد رو به جون خریدم... حالا اینه دستمزدم؟! از اون وقت تا حالا دارم با خودم کلنجار میرم که دیگه روزنامه های مشنگی رو نخونم ولی....خیلی سخته که باور کنم...خیلی از مشنگ ها نا امید شدم....

جیمز پاتر : تو نمیتونی جلوی حرف مردم رو بگیری هری..تو نباید به اینجور آدما اهمیت بدی...میدونم که اهمیت نمیدی...شجاع باش و با مشکلات مقابله کن...این چیزیه که من و مادرت ازت انتظار داریم...

لی لی پاتر : هری....گوش کن ببین چی میگم...تو قلب پاکی داری و اینو هر کسی که تو رو واقعا بشناسه میدونه...فقط همین مهمه....

پروفسور تریلانی : آه ... هری پاتر....هری....من بهت اخطار داده بودم...هشدار داده بودم...پیش بینی کرده بودم...دوران تاریکی......دوران شوم فرا میرسه...تو در خطری......هر لحظه نزدیک تر میشه...آه پسر بیچاره ..تو هیچ وقت باور نکردی که چشم درون من همیشه از سرنوشت شوم تو آگاه بوده !

پروفسور مودی : این چرندیات رو نباید انقدر بزرگ کنین ...دیگه نمیخوام بشنوم اونا چه نظری راجع به ما و هری دارن..

جینی ویزلی : من فقط میخوام به اون مستند بخندم چون بی نهایت مسخره و مضحک بود !

چو چانگ : اگه سدریک زنده بود و این وضع رو میدید حتما خیلی ناراحت میشد....هری...منم خیلی ناراحت شدم....

ریتا اسکیتر : اوه...دوستان خبرنگار و همکاران عزیز موگل من چه گزارشی چه مستندی ...واقعا که بی نقص بود ولی اگه من اطلاعات وسیعمو در اختیارتون بگذارم این شاهکار کامل میشه!

نویل لانگ باتم : هری ، تو کتاب انواع گیاهان جادویی وحشی موزانبیک خوندم که اون گیاهانی که صدای جیغشون از همه بلندتر و گوشخراش تره از همه ضعیف ترن....به نظر من آدما هم همینطورین...

رموس لوپین : خوب...منم واقعا متاسف شدم...الان یاد یه خاطره ای افتادم....یه بار یه گرگینه بهم گفت عاشق یه مشنگ شده...میدونین من بهش چی گفتم...گفتم نوع و نژاد و اینکه آدما چقدر با هم تفاوت دارن اصلا مهم نیست...تو باید ببینی قلبت چی میگه...حالا هم قلب من میگه که همه مشنگ ها مثل اون چند نفری که به ما توهین کردن نیستن و حتی بعضی هاشون بیشتر از ما از این جریان ناراحت شدن....

لونا لاوگود : آه هری ..نمیدونی چقدر ناراحت شدم...غصه نخور...بیا بریم به تسترال ها غذا بدیم!

دابی : دابی هری پاتر رو خوب شناخت ! اون پسر خوبی بود ! کسی نباید از هری پاتر بد گفت چون دابی عصبانی شد !

پروفسور اسلاگ هورن : شرم آوره! کی به خودش اجازه داده که از دانش آموز محبوب من بد بگه؟

ورنون دورسلی : از اولین لحظه ای که دیدمش فهمیدم این پسره یه چیزیش هست....ولی اگه می دونستم یه دیونه خطرناکه همون روز اول از خونم پرتش میکردم بیرون !

پنونیا دورسلی : من هیچ حرفی ندارم جز این که بگم چیزی که ازش وحشت داشتم اتفاق افتاد...دیگه با چه رویی تو چشم در و همسایه نگاه کنم!

دادلی دورسلی : هری من فکر نمیکردم انقدر معروف بشی که تو تلوزیون ما هم برات برنامه بسازن....حالا که انقدر معروف شدی بهت اجازه میدم نصف کیک خامه ایم رو بخوری!

فرد ویزلی : بابا دست خوش! پسر تو انقدر خطرناک بودی و به ما نگفتی؟ میشه یه چشمه هم به ما نشون بدی!

جرج ویزلی : فرد راست میگه هری...یکم از هنرهای تاریکی و مرگبارت به ما یاد میدی؟ فقط مامانم نفهمه ها!

فیلچ سرایدار هاگوارتز : اگه دامبلدور جلومو نمیگرفت همون دفعه اول که قانون شکنی کرد مینداختمش تو سیاهچال تا هم درس عبرتی بشه برای بقیه هم اون تو بپوسه....چقدر دلم برای شنیدن صدای جیغ و ناله های دانش آموزان تنگ شده !


جو کاترین رولینگ : من شخصا هیچ وقت نخواستم نظرات و تفکراتم رو به کسی تحمیل کنم...خواننده ها خودشون این اختیار رو دارن که در مورد خوب بودن یا بد بودن کتاب ها و دنیای جادویی تصمیم بگیرن....من به همون اندازه که از طرفداران هری پاتر بخاطر لطف و حمایتشون سپاسگذارم همون قدر هم از کسانی که از هری پاتر نفرت دارن بخاطر اینکه ناخواسته دوستاران هری رو بیش از پیش متحد و همگام میکنن بی اندازه ممنون وسپاسگذارم !


نامه آقایان مهتابی ، شاخدار ، پانمدی و دم باریک به سازندگان مستند هری پاتر :

آقای مهتابی از سازندگان این برنامه گله داره...خواهش میکنم در کار جادوگران دخالت نکنین!

آقای شاخدار با آقای مهتابی موافقه و فقط اضافه میکنه این سازندگان یه مشت ابله نادونن!

آقای پانمدی در حیرته که چطور چنین اراجیفی رو تونستن سرهم کنن!

آقای دم باریک پس از عرض سلام به سازندگان پیشنهاد میکنه این گندی که زدنو انقدر تکرار نکنن!